.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
گفتگوی خواندنی با مرد لابی ادوار مجلس ؛
باهنر: موسوی و کروبی باید در حصر بمانند/ کم فهم‌ها،می‌گویند روحانی ردصلاحیت می‌شود
شمال نیوز : محمدرضا باهنر یکی پارلمانی ترین چهره های سیاسی ایران است که هشت دوره نمایندگی مردم تهران و کرمان را در کارنامه خود دارد. او به «لابی من » بودن معروف است و در برهه های حساس مجلس و سیاست کشور وظیفه لابی گری را برای اردوگاه اصولگرایی بر عهده داشته و هیچ گاه از اینکه....

به گزارش شمال نیوز به نقل از انتخاب، او علی رغم شایعاتی که این دوره پیرامون احتمال کاندیداتوری اش مطرح بود با قاطعیت از میان گزینه های احتمالی جریان اصولگرایی کناره گیری کرده و این روزها درگیر ایجاد اجماع در میان جناحی است که به گفته خودش همیشه به دلیل تفرقه از پیروزی در انتخابات ها بازمانده است. 

باهنر در سالهای اخیر چهره ای شناخته شده است نه به دلیل سالها فعالیتش در مجلس که به دلیل تلاش هایی که برای پر کردن جای خالی عسگراولادی در جریان اصولگرایی می کند. او با رسانه آشناست و از هیچ فرصتی برای رساندن پیامش نمی گذرد اما گفت و گوی او با «انتخاب»، این سیاست مدار کارکشته ایران را با چالش مواجه کرد.
متن کامل این گفتگو  در زیر می آید:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم* الان با کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری صحبت می‌کنم یا نماینده مجلس ؟

- تکذیب می‌کنم شما هم از طرف من تکذیب کنید ، به حمدالله به اندازه کافی کاندیدا وجود دارد. حتی می‌خواهیم یک تعداد از این کاندیداها را صادر کنیم.

* به نتیجه نرسیدید هنوز نتوانسته‌اید مجاب کنید؟

- چرا ، همه خبرها را که آدم لو نمی دهد.

* آن 20 یا 30 نفر ؟چند تا شدند؟

- آن‌ها هستند ؛ به حمدالله هر روز اضافه می‌شوند ان‌شاءالله تا آخر جمع می‌شود.

* آقای مهندس بعد از 28 سال سابقه نمایندگی مجلس حالا که از مجلس بیرون آمدید فکر می‌کنید چه تصویری از محمدرضا باهنر در ذهن مردم است؛ خودتان را در ذهن مردم چطوری تفسیر می‌کنید؟

- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

قاعدتاً این سؤال را باید از مردم بپرسید، من خودم، ممکن است یک تصور دیگری داشته باشم و حتماً مردم در مورد من یک تصور دیگری دارند . شاید شما آزمایش کرده باشید و تجربه کرده باشید وقتی صدای خودتان را ضبط می‌کنید گوش می‌دهید ، اول متوجه نمی‌شوید که صدای خودتان است چون صدای خود آدم با یک تن دیگری به گوشش می‌رسد و وقتی صدای خودش را از جای دیگری می‌شنود تن دیگری دارد. این در مسائل اجتماعی خیلی پر قدرت و پرتوان است . مشکل ما آدم‌ها اصولاً این است که تصور خود ما از خودمان متفاوت‌تر از تصوری است که مردم از ما دارند ؛ برای این که در تصور را به هم بازی کنیم ، یک مقدار باید از قضاوت کردن در مورد خودمان دوری کنیم . بالاخره 28 سال در مجلس بودم و بعد از پیروزی انقلاب در کشور ما سه نفر بودیم که هفت دوره در مجلس فعالیت کردیم. جناب آقای احمد ناطق نوری ، جناب آقای مهندس عبداللهی و بنده در خدمت مجلس بودیم و در این دوره دهم جناب آقای احمد ناطق نوری دیگر سنشان گذشته است و ایشان از 75 سال عبور کردند و دیگر نتوانستند کاندیدا شوند. من و آقای عبداللهی بدون این که با هم هماهنگ باشیم، هر دو ثبت‌نام نکردیم و الان کسی که هفت دوره نماینده مردم در مجلس باشد در مجلس و کشور نداریم. بالاخره در طول این 28 سال من احساس نکردم اما اگر تصوری در این مورد داشته باشیم شاید صد هزار تصمیم گرفتم ، آیا رأی بدهم ، رأی ندهم بروم یا نروم صحبت کنم و صحبت نکنم ، مخالفت کنم یا موافقت کنم و در مسائلی که در درون مجلس و حاشیه‌هایی که در بیرون مجلس بود حضور داشتم . این موارد که آدم بخواهد مرور کند ممکن است بعضی از رفتارها که 20 سال قبل انجام دادم اگر الان قرار بود آن رفتارها را انجام دهم شاید متفاوت بود. بنابراین از هر چهره‌ای که رسانه‌ای باشد مردم برداشت‌های متفاوتی را کنند. مثلاً فرض کنید بنده به عنوان نمونه بیشتر اوقات فکر و ذهنم در مسائل مجلس دنبال مسائل اقتصادی بود ؛ یعنی طراحی‌های اقتصادی، مصوبات اقتصادی ، بودجه‌ها و برنامه‌های توسعه و … بود اما بیرون به نظر می‌رسیدخیلی از سیاست‌ورزان من را اول یک آدم سیاسی می‌دانند تا اینکه آدمی بدانند که در مسائل اقتصادی دخالت می‌کند. اقتصادی که عرض می‌کنم منظور من به شخصه فعالیت در کار اقتصادی نیست و در این 28 سال فعالیت اقتصادی نداشتم و قراره من این بود . از نظر تحصیلات مهندس معمار هستم اما در طول این 28 سال شاید یک نقشه هم به عنوان نقشه ساختمانی امضا نکردم ، حق امضا داشتم و خیلی از مهندسینی که در زمانی که رونق ساخت و ساز بود این امضایی که می‌توانستند بکنند و مورد قبول شهرداری بود ، خود این امضا یک قیمتی داشته ولی من در این 28 ساله فکر می‌کردم که این کار را نباید بکنم.

* شما حتماً خیلی در این دوران چون با رسانه‌ها در ارتباط بودید خیلی این واژه را درباره خودتان شنیدید . به شما سلطان لابی ایران می‌گویند . شما را به‌عنوان آقای لابی می‌شناسند . این را تأیید می‌کنید؟

- از لابی بازی تصورات متفاوتی وجود دارد ؛ یک زمانی است که لابی‌ یعنی رفتن و موضعی را که آدم دارد با استدلال با بحث و صحبت دیگران را قانع کند این تفکر را توسعه دهد . اگر تعریف لابی این باشد من هم دنبال لابی بودم و هم هستم و فکر می‌کنم امربه‌معروف و نهی از منکر هم در اسلام یک نوع لابی‌گری است. آدمی کسی را به خیر دعوت کند یا کسی را از انجام یک کار منکر باز بدارد . قانع کند که این کار را نباید کنید یا این کار را باید انجام دهید ؛ مجلس میدان همین کارهاست . هر مخالفی که صحبت می‌کند و هر موافقی که صحبت می‌کند ، هرکس اظهار نظر می‌کند علاقه‌مند است که مخاطبین خودش را جذب نظر کند و رأی آنها را با رأی خودش هماهنگ کند . این طبیعی است اما دوستان لابی را این‌گونه تعریف می‌کنند که طرف می‌خواهد یک عده را هم رأی خودش کند ، اگر با زور شد ، بازور و اگر تزویر شد با تزویر ، پول دادن شد با پول، این لابی است و بسیار کثیف است . این مسئله را نه شرعاً و نه عرفاً و نه اخلاقاً درست نیست. بستگی دارد که برداشت شما از لابی چه باشد . مثلاً به عنوان نمونه قدرت نفوذ فکر من در مسائل مختلف متفاوت بود، اما در مجلس بعضی وقت‌ها در بعضی از مسائل با توجه به اینکه هر نماینده در مجلس طبق قانون اساسی یک رأی بیشتر ندارد ؛ یعنی رئیس مجلس بایستی با یک نماینده که ممکن است 15000 رأی آورده باشد هر دو حقوقشان مساوی است و یک حق رأی دارند. هر کسی یک حوزه نفوذ رأی دارد ، بعضی وقت‌ها در بعضی از مسائل حوزه نفوذ رأی من شاید به 100 نفر می‌رسید . یعنی همین که متوجه می‌شدند مثلاً موضع با هنر در فلان مسئله این است هم هماهنگ می‌شوند . در بعضی از مسائل ممکن بود حوزه نفوذ رأی 20 نفر هم نباشد فرق می‌کرد. اما این حوزه نفوذ رأی است که در مجلس کار می‌کند و مؤثر است. از این جهت در مسائل لابی کردن ، همسو و همراه کردن و هم فکر کردن نمایندگان آیندگان و دیگران ، مرسوم است که می‌گویند نفوذ کلام بالایی را داشته است.

* اینکه همان‌طور که خودتان واژه لابی با یک سری تفاصیل منفی در واژگان ادبیات فارسی همراه است بایستی تفاسیر مثل رانت و رابطه را به ذهن متبادر می‌کند ، آیابه رقابت سیاسی شما تاکنون ضربه نزده است؟ فکر می‌کنید شاید این به جای اینکه شما را تقویت کند تضعیف کرده است؟

- هر دو تأثیر را داشته است ، یعنی بعضی از جریانات این واژه را در مورد من به کار می‌برند و برای اینکه به اصطلاح من را کوچک کنند ، یا تحقیر یا مذمت کنند ، بعضی‌ها هم آن را به عنوان یک قدرت مثبت از آن استفاده می‌کنند . در هر صورت می‌تواند این بحث‌ها در همه جا مطرح شود و چون ما در جریانات سیاسی هستیم بالاخره یک سری موافق و یک سری مخالف داریم . حتی بعضی وقتا من یک واژه به کار می‌برم ، صحبت می‌کنم ولی نیروهای سیاسی متفاوت برداشت‌های متضاد از آن دارند. بعضاً شده من یک مصاحبه یک کنفرانس خبری دارم . یک جمله مرا روزنامه‌هایی که کاملاً با هم تضاد مواضع دارند ، از این جمله من به نفع خودشان استفاده می‌کنند.

* کدام جمله بود خیلی به نظر شما به نفع خودشان استفاده کردند ؟

- خیلی اتفاق می‌افتد .

* اخیراً موردی نبوده است؟

- یکی دو مورد نیست . مثلاً در همین جریان اخیر که شاید مربوط به سؤالات بعدی شما باشد . مثلاً بارها و بارها از رسانه ملی اعلام کردند که هیچ وقت قصد کاندیداتوری برای ریاست جمهوری این دوره را ندارم . این را می‌نویسم بعضی از رسانه‌ها می‌گویند که حیف که نیستی ، بعضی‌ها می‌گویند که این بازی جدید اوست آخرش برای کاندیداتوری می‌آید . یک جمله بیشتر نیست ولی برداشت‌های متفاوت می‌کنند . نه این که سهواً این برداشت‌ها را کنند در مواضع خودشان سعی می‌کنند این جمله را ترجمه کنند . این هم طبیعی است و فقط ما توصیه داریم که مرزهای اخلاق را نشکنیم و اگر واقعیت قضیه را می‌دانیم که منظور گوینده چیست ؛ قلب به معنا نکنیم . بعضا عده‌ای به نفع خودشان حاشیه‌نویسی می‌کنند .

* در مورد لابی کردن شما در مجلس سؤالی که خدمت شما دارم این است ؛ کاری که شما در مجلس به خوبی در آن استاد هستید جمع آوری رای های خاکستری است ؛ یک سری رای هستند که خاستگاه رأیشان مشخص نیست فکر می‌کنم شما در جایی آن را « و غیره»نامید بودید ،ابزارهای شما برای جمع‌آوری این رأی‌های خاکستری چه بود؟چند مورد از ابزارهای تو را به طور کلی بگویید تا وارد مسائل بعدی شویم.

- یک تصور اشتباه که در بیرون در مورد مجلس وجود دارد ، آنهایی که به مجلس می‌آیند اول آن تصور اشتباه را دارند ولی بعد از سه چهار ماه که در مجلس حضور دارند متوجه می‌شوند که این تصور اشتباه است . خیلی‌ها فکر می‌کنند که تصمیمات مجلس عموماً سیاسی است . در حالی که اگر من بخواهم به مجلس سهم دهم شاید 10% تصمیمات مجلس بیشتر سیاسی نباشد.

* بیایید وارد مصادیق تصمیمات سیاسی شویم.

- مجلس کارش فقط سیاسی نیست ، مجلس تصمیم اقتصادی می‌گیرد ، ، تصمیم فرهنگی می‌گیرد ، تصمیم تشکیلاتی می‌گیرد، تصمیم سیاسی می‌گیرد این تصمیمات متفاوت است . اما اینکه چه جوری آدم می‌تواند رأی‌های خاکستری را جمع کند ، رأی‌های خاکستری در جاهای مختلف متفاوت است . یک مثال ساده می‌زنم مثلاً فرض کنید یک در مجلس وجود دارد ، این بنده خدا حالا سال اول و دومش است ، علم بالایی دارد ؛ فرض می‌کنیم پزشک و فوق تخصص ، جراح قلب کودکان است. حتی در سابقه برنامه‌هایش جراحی جنین را دارد که جنین را در رحم مادر جراحی کرده و جراحی موفقی داشته است.به مجلس آمده است و به نظر شما در مجلس از این علم خودش استفاده می‌تواند داشته باشد ، در مجلس جراحی نداریم ، در مجلس اتاق عمل نداریم . مثلاً این آقای دکتر متدین خوش‌نام و متخصص به‌یکباره می‌خواهد درباره فلان موضوع بودجه تصمیم‌گیری کند و تا به حال با این موضوع برخورد نداشته است . ممکن است در بحث بودجه به من اعتماد داشته باشد و کافی است من یک جمله به او بگویم که رأی بده یا رأی نده. اصلاً استدلال‌ها نمی‌پرسد و فقط به دلیل اعتمادی که به رفتار من دارد عمل می‌کند. ممکن است عده‌ای عکس این قضیه عمل کنند و من بگویم رأی بده درست برعکس آن عمل کند ، این موارد را داریم . اینکه می‌گویید قدرت ، و ابزارهای لابی چیست ؟ ابزارهای لابی استدلال است . استدلال، منطق، محاسبات و معادلات ریاضی اینها را باید نشست و در مورد آن صحبت کرد . حالا کسی ممکن است متخصص باشد برای اینکه او را راضی کنیم ممکن است یک مقدار بیشتر طول بکشد چون می‌نشیند و در مورد آن بحث می‌کند . اما کسی است که واقعاً خودش می‌گوید که من تخصص ندارم و من باید به متخصص مراجعه کنم؛ همین‌طور که بنده اگر تمام علوم دنیا را هم داشته باشم اما زمانی که مریض می‌شوند دکتر می‌روم پیش پزشکی می‌روم و خودم برای خودم نسخه نمی‌نویسم.

* یک سری تصمیمات مهمی وجود داشت شما نقش مهمی در آن داشتید مثل نقشه بر جام در مجلس ، یا استیضاح وزیر کار آقای احمدی‌نژاد ، یا استیضاح آقای آخوندی ، در این‌ها شما نقش مهمی داشتید . ابزارهایتان را برای این مصادیق که خدمت شما عرض کردم بفرمایید.می‌خواهم بدانم در این مصادیق ابزار شما فلسفه بافی بوده یا براساس حساب کتاب بوده است؟

- اول خودم به یک موضع می‌رسم ، سعی می‌کنم آن موضع را اعمال کنم و همفکران خودم را تکثیر کنم. ممکن است بعضی وقتا در مذاکرات به جای اینکه من طرف‌ قانع کنم طرف مخاطب مرا قانع کند . من از موضع خودم عدول می‌کنم ، من ضمن اینکه دادن موضع اداری هستم اما از یک جهت دیگر در بین سیاست‌ورزان مشهور هستم به آدمی که به شدت واقع‌گرا هستم . یعنی من هیچ وقت در تصمیماتم سعی کردم روی ابرها قدم نزنم؛ فکر کنم که یک سری مسائل ایده‌آل است و باید راه بیفتد و کاری به واقعیت جامعه نداشته باشم . من همیشه همراه با واقعیت هستم و اصول‌گرایی را در این می‌بینم که یک استمزاجی درست کنم یک مخروطی از آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی درست کنم.

* استیضاح آقای شیخ‌الاسلام را چطور می‌بینید و ابزار شما در چه بود؟ در آن روز تمام روز در صحن بودید. در آن مصداق اگر ابزارتان را بگویید باز هم وارد مصادیق بشوید .

- ابزار فقط استدلال است و چیز دیگری نیست عموماً در زندگی خودم ، در همین فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی هیچ وقت به آدمی که افشاگری می‌کند مشهور نبودم ، مثلاً فرض کنید یک برگ برنده گیر بیاورم و آن را در صندوقچه بگذارم و سربزنگاه این برگ را رو کنم. من اصلاً این کار را قبول دارم ، زمانی که می‌گویم فرض کنید که من با یک کسی رقابت می‌کنم ، این اصطلاح را حتی به دوستان خودم در انتخابات مجلس گفتم ، می‌گویم شما زمانی که می‌خواهید انتخاب انتخاباتی انجام دهید افشاگری در زمان انتخابات دقیقاً به ضرر خودتان و ما می‌شود چون بالاخره مخاطبین شما اول دارند و می‌گویند اگر آقای باهنر این مشکل را داشته است چرا تا دیروز نگفتید. حالا چون امروز رقیب شما شده است افشای گری می‌کنید . اگر هم نداشته چرا این پرونده را برای او درست کردید . خیلی از دوستان و سیاست‌ورزان ما اشتباه می‌کنند و در اوج رقابت فکر می‌کنم افشاگری به نفع آنهاست ، رقیب خودشان را افشا می‌کنند . بعد در همان استیضاح مثلاً فرض کنید وزیر کار ، زمانی یادم هست که مجلس دوم بود آقای سعیدی‌کیا که خیلی به ایشان علاقه دارم ، ایشان در آن زمان وزیر راه بودند ، یک هواپیما سقوط کرده بود، فردای آن روز ما او را استیضاح کردیم . البته استیضاح ایشان رأی نیاورد . اما در کارنامة من اگر بگردید، من اصلاً مقوله‌ای به نام افشاگری را قبول ندارم .

* یعنی معتقد هستید آن روز افشاگری آقای احمدی‌نژاد باعث رأی اعتماد شد؟

- اصلاً اعتقاد ندارم ، من دارم یک بحث دیگر می‌کنم شما وارد یک موضع دیگر می‌شوید . اینکه شما می‌گویید ابزارهای شما چیست ؟ یکی از ابزارهایی که من در رقابت‌های سیاسی بد نمی‌دانم مسئله افشای است. اگر می‌گویم یک نفر پاکدست نیست یا چشم پاکی ندارد ، این را در صندوقچة بایگانی زیر بغل ما نگه داریم و بخوا هیم در زمانی از آن استفاده کنیم. آقای احمدی‌نژاد یکی از بحث‌هایش این بود که یک پرونده در زیر بغلش داشت و مدام می‌گفت که بگویم یا نگویم . من است اصلا این رویه‌ها را ، نه اخلاقی می‌دانند ، نه شرعی می‌دانم . افشاگری اصلاً معنا ندارد اگر شما اطلاعی دارید که در اداره اتفاقی می‌افتد و کسی در حال سوءاستفاده از نظام و امکانات نظام است، حتی زمانی که رقیب تو نیست، حتی زمانی که دوست توست باید بروی و مسئله را افشا کنید . نه اینکه این افشا را سر بزنگاه‌ها بگذارید و بخواهید که یک رأی بیاورید یا نیاورید.

* شما یک کار که قبل از هر انتخابات و تشکیلات انجام می‌دادید این است که در دوره تبلیغات انتخاباتی ستاد تشکیل می‌دهید و لیست برای اصول‌گرایان می‌کنید . به‌هرحال همان‌طور که خودتان هم بارها گفتید تبلیغات بدون هزینه نیست . این هزینه‌ها را یک سری افراد هستند که تقبل می‌کنند . این‌ها چه کسانی هستند؟

- در مسئله ما یک مشکلی در کشور وجود دارد که هنوز هم متأسفانه حل نشده است. تبلیغات انتخاباتی خرج دارد . در کشورهای دیگر ، آنهایی که سابقه دموکراسی بالایی دارند راه‌های متفاوتی وجود دارد ، یک راهش این است که از جیب خودش خرج کند ، یک راه دیگر این است که از مسیر قانونی پولی را دربیاورد و هزینه تبلیغات خودش کند راه سوم این است که از مسیر غیرقانونی یک سری پول‌ها را خرج تبلیغات کند . در هر صورت آن هزینه نیاز است و باید انجام شود . در بعضی از کشورها یک بودجه قانونی برای این کار دارند و می‌گویند که هر حزبی که تلاش کرد و توانسته یک سری از کرسی‌های مجلس را به دست بیاورد ما هزینه‌های تبلیغاتی آن را می‌پردازیم و کاملاً ضابطه‌مند است. من فکر می‌کنم این بهترین رویه است که می‌شود این کار را انجام داد ، باید انجام شود که هنوز در مملکت ما شکل نگرفته است . راه حلال این است که از جیب خودش برای تبلیغات خرج کند . اما کسی که می‌خواهد نماینده شود اگر قرار باشد که از طبقه متوسط جامعه باشد تقریباً هیچ کس نمی‌تواند از جیب خودش برای تبلیغات خرج کند و بتواند انتخاب شود. حالت سوم این است که یک عده طرف‌دار داشته باشد . من حتی یک زمانی در یکی از انتخابات‌ها به خاطر دارم ستادی داشتیم که یکی از دوستان آمدند ، یک مبلغ پولی را به من داد و گفت که من این را برای تبلیغات شما بدهم . من گفتم که من ستاد شخصی ندارم ، غیر از آن زمانی که در شهرستان‌ها کار می‌کردم ؛ پنج دوره در تهران انتخاب شدم و عموماً من ستاد شخصی نداشتم ، جمعی کار می‌کردم و بیشتر خود مسئول ستاد بودم. این دوست عزیزمان می گفت که من این پول را برای انتخابات خودت دادم . من گفتم که من اصلاً ستاد شخصی ندارم ؛ هرچه تجملی برای 30 نفر داریم ولی شخصی نداریم. گفت که من این 30 نفر که شما در لیست دارید را قبول ندارم و راضی نیستم برای آنها خرج کنم . گفتم پس پولت را بردار و برو؛ من مسیری را ندارم که این پول‌ها برای تبلیغات شخص خودم هزینه کنم ؛ چنین ابزاری را ندارم ، نه ستاد دارم ، نه پوستر شخصی دارم ، نه تراکت شخصی دارم . همیشه این‌جوری نبودم . در مجلس نهم که می‌خواستیم وارد شویم در مرحله دوم برای اولین بار ستاد شخصی راه‌اندازی کردم چون رقابت یک رقابت سنگین و تندی بود . راه انداختم و یک مدت کار کردم؛ اما قبل از مجلس نهم اصلاً به خاطر ندارم که یک زمانی ، یک لامپ و یا یک ساختمان یا یک پرچم برای شخصی کار کرده باشم. این پول‌ها را یک عده که علاقه‌مند هستند کمک می‌کنند و اصولاً انتخابات کشور بدون هزینه اصلاً امکان‌پذیر نیست. بعضی وقت‌ها بعضی از نمایندگان در تهران انتخاب می‌شدند و می‌گفتند ما شخصاً 5000000 تومان بیشتر که خرج نکردیم . ما به آنها می‌گفتیم شما درست است که این مبلغ را خرج نکرده‌اید ستاد بیش‌ازاین برای شما هزینه کرده است به این هم خواست یک جریان نیست، اصول‌گرایان، اصلاح‌طلبان، مستقل ها هستند که تقریبا مرا می‌شناسند و در تهران اگر کسی بخواهد تصویر و اسمش را به سمع و نظر همه رأی‌دهندگان برساند، اگر امروز بخواهد انفرادی خرج کند حداقل باید 500 میلیون تومان خرج کند. اما اگر تجمعی شود، سی‌نفره شود این 500 میلیون تومان ضرب در 30 نمی‌شود و دو برابر یا سه برابر می‌شود.

* مگر در هر دوره چقدر درآمد دارند که یک فرد 500000000 تومان برای انتخابات هزینه می‌کند.

- این مسئله در اینجا یک بیزینس نیست ، اگر قرار باشد که بیزنس باشد ، کار اقتصادی باشد خیلی ساده‌انگاری است که فکر کنند 500 میلیون تومان خرج می‌کنیم که به مجلس برویم . یکی ممکن است 500 میلیون تومان خرج کند برای اینکه بخواهد فقط نماینده شود.

* دنبال چه چیزی است آیا پرستیژ می‌خواهد؟

- نه، خیلی چیزها دارد . خیلی معذرت می‌خواهم ، یک دانشجوی دکترا می‌رود جای خرج می‌کند تا دکترا بگیرد ممکن است 200000000 تومان خرج کند . برای چه این مدرک را می‌خواهد؟

* مدرک دکترا در آینده برای او درآمدزایی می‌کند .

- نه، همه مدارک تحصیلی درآمدزا نیستند . الان مدارک تحصیلی در کشور ما درآمد دارد؟

* آخر با این انگیزه وارد دانشگاه می‌شوند.

- باشد، اشتباه می‌کنند . حتماً اشتباه می‌کنند ، من اسم رشته خاصی را نمی‌خواهند ببرم، بسیاری‌از دکترا ها در کشور ما صادر می‌شود و بچه‌ها می‌روند درس می‌خوانند و واقعا هم استفاده می‌کنند ، علمشان را بالا می‌برند به درد نان شبشان نمی‌خورد. مثلاً علوم انسانی به غیر از چند رشته‌ مثل حقوق و … نان شب نمی‌شود. مثلاً فرض کنید دوستان ما در کشور دکترای جامعه‌شناسی می‌کنند ، یا دکترای ادبیات فارسی می‌گیرند بسیار رشته و خوبی است . بسیار به این رشته علاقه دارم اما شما فرض کنید که ما هر سال 1000 نفر دکترای ادبیات در کشور ما فارغ‌التحصیل می‌شود . حداکثر این‌ها که بخواهند وارد بازار کار شوند 50 نفر را دانشگاه‌ها جذب می‌کند . اگر کسی دکترای ادبیات داشته باشد به وظیفه استاد دانشگاه شود به چه نحوی می‌خواهد از آن نان درآورد ، آیا راه دیگری وجود دارد ؟

* برابر نتیجه این است که آنها به خاطر پرستیژ نمایندگی حاضر می‌شوند که در این انتخابات شرکت کنند .

- بله. جالب است بدانید ما در مجلس این اختیار را به نمایندگان می‌دهیم ، چون هر کسی که به مجلس می‌آید در جایی استخدام است به او می‌گوییم که یا از مجلس حقوق بگیرید یا از جایی که کارمند هستید حقوق‌بگیرید.

* از دو جا نمی‌توانند حقوق بگیرند ؟

- حتماً باید از یک جا حقوق بگیرند ولی اختیار با آنهاست . می‌توانند از مجلس بگیرند یا از جایی که در آنجا کارمند هستند. جالب است که بعضی از مشاغل عموماً حاضر نیستند که از مجلس حقوق بگیرند . مثلاً قضات دادگستری ، حقوق دادگستری و قوه قضاییه بیش از حقوق مجلس است … یا اساتید دانشگاه ، عموما عزیزانی که جز هیئت علمی دانشگاه هستند، چه علوم پزشکی و چه وزارت علوم عموماً از مجلس حقوق نمی‌گیرند چون دریافتی آنها از وزارتخانه بیش از دریافتی از مجلس است. ولی بقیه از مجلس حقوق می‌گیرند. این طور نیست که کسی که وارد مجلس می‌شود در طول چهار سال بتواند پول تبلیغات خودش را جبران کند. اصلاً از این جور چیزا خبر نیست.

* در مورد افرادی که اسپانسر مالی می‌شوند اواخر مجلس هفتم و مجلس هشتم یک اتفاقی در مجلس افتاد و آقای رحیمی در آن زمان رئیس دیوان محاسبات بودند . یک پولی برای 170 نماینده تزریق شد که از طرف آقای جابر ابدالی این پول تزریق شده بود. و آقای جابر ابدالی بعدا در حلقه فاطمی ، مجرم شناخته شدن?

ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.13 seconds.